چه خطای شناختی موجب توجیه اشتباهات سرمایه گذاری ما میشود؟
معامله گران حرفه ای چگونه با شناخت این خطا به ثروت می رسند؟
فرض کنید مبل تازه ای برای منزلتان خریده اید که اصلا راحت نیست و شما هم از خریدتان پشیمان شده اید. احتمالا آن را به فروشنده مرجوع نمیکنید چون فروشنده مبلغ کمتری به شما بر می گرداند و این به معنای پذیرش و اعتراف شکست خواهد بود که شما آن را نمی خواهید. بنابراین شروع به متقاعد کردن خودتان می کنید که با وجود اینکه مبل راحت نیست اما طبی است و همینطور زیباتر از مدل های دیگر است. بنابراین با این توجیه سال ها از مبلمانی که لحظه ای در آن آرامش ندارید استفاده خواهید کرد. این نمونه ای از خطای ناهماهنگی شناختی است.
در دنیای سرمایه گذاری و بورس هم بسیاری از اوقات پیش می آید که شما دو سهم را دنبال می کنید و در نهایت یکی از آنها را میخرید. اما میبینید که سهمی که شما خریده اید ارزشش را از دست می دهد و سهم دوم رشد خوبی میکند. در این حالت احتمالا برخی معامله گران شروع به توجیه انتخاب اشتباه خود می کنند. مثلا اینکه من این سهام را از اول برای نگهداری 10 ساله خریده بودم و میدانستم پایینتر هم می آید. توجیه این رفتار غیر منطقی در خطای ناهماهنگی شناختی است. معامله گران حرفه ای با آگاهی از این خطای شناختی به اشتباه خود اعتراف می کنند و برای معاملات بعد شروع به بهبود استراتژی های معاملاتی خود میکنند.